سفارش تبلیغ
صبا ویژن

**(‏وفا)**

من...

    نظر

 

خوبم...

درست مثل مزرعه ای که،

محصولش را ملخ ها

خورده اند؛

دیگر نگران داس ها نیستم!....

 

مزرعه

 

پ.ن1 : این روزها فقط نبودن تو نیست که آزارم می دهد، بودن دیگرانی هم هست که آتش به جانم بزند...

پ.ن2 : نمی دانم هنوز گاهی خاطرات شیرینمان را یاد می کنی یا نه؛ من که دیگر از سفر در این همه خاطره خسته شدم...

پ.ن3 : تنهایی یعنی آنقدر یک خاطره را مرور کنی که نخ نما شود.

پ.ن4 : هنوز از سر اتفاق به این جا سری می زنی؟! من هر روز در این هدیه ی بیکران غرق می شوم...